مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
سیزده جرعه زنم از روی رخشان علی یکصد و ده بار هدیه، جان به قربان علی از بـهـشت آدم اگـر با جـرم گـنـدم آمـده من به جنت میروم از خوردن نان علی گر خدا با روی حیدر با نبی گـفته سخن بهتر این باشد که گویم مدح سلمان علی هر کریمی سفره داری کرده در این روزگار روز اول بوده او در سفره، مهمان علی مصطفی فرمود هرجا رفت بر آنجا روید برنباید داشت چشمان را ز چشمان علی گشته چون تقوا محک در سایه حصن حصین میشود سنیجده هر مؤمن به ایمان علی عاقبت بر خیر میگردد هرآنکه وقت مرگ چون بیفتد روی او بر روی خندان علی هر که میآید نجف بر پای او خورده زمین اندک اندک میرسد بر جمع مستان علی گنبد و ایوان و صحن و مضجع او مال من این دل و عشق و نگاه و بوسه از آن علی تا قلم بر روی کاغذ رفت ماتش بُرده بود در ثـنا گوی غـزل الفـاظ، حـیـران علی |